کنترل "انتظارات تورمی" به عنوان یکی از عوامل کلیدی در موفقیت سیاستهای پولی مطرح میشود. انتظارات تورمی به پیشبینی فعالان اقتصادی از سطح تورم در آینده اشاره دارد و میتواند به شدت بر تصمیمات اقتصادی، از جمله میزان مصرف، سرمایهگذاری و تعیین دستمزدها تأثیر بگذارد. اگر افراد انتظار داشته باشند که نرخ تورم افزایش یابد، ممکن است رفتار اقتصادی آنها منجر به تحقق همین پیشبینی شود و یک چرخه خود تحققبخش ایجاد کند. این پدیده کنترل نرخ تورم را برای بانکهای مرکزی دشوارتر میکند.
بانکهای مرکزی برای مدیریت انتظارات تورمی از ابزارهای متعددی بهره میبرند. در یکسال اخیر، بانک مرکزی به منظور کنترل انتظارات تورمی، حضور فعالی در بازار طلا، به ویژه از طریق سیاستهایی مانند پیشفروش و حراجهای سکه، داشته است. این مداخله میتواند اهداف متعددی از جمله کنترل تورم انتظاری، تعدیل انتظارات سفتهبازانه، مدیریت نقدینگی و حفظ ثبات بازار ارز و طلا را دنبال کند. در ادامه، تلاش میشود تا ضمن بررسی ادبیات اقتصادی، ابعاد مختلف ایفای نقش فعال بانک مرکزی در بازار طلا ارزیابی شود. همچنین، به تفاوتهای عمده این سیاست در دورههای مختلف تاریخی نظیر تجربه دهه ۱۳۹۰ و مقطع کنونی پرداخته شود.
نقش طلا در نظام پولی و اقتصادی
طلا از گذشته به عنوان ذخیره ارزش، پشتوانه پول و کالایی برای حفظ قدرت خرید در مقابل تورم شناخته شده است. در دوران استاندارد طلا، ارزش پول ملی به پشتوانه ذخایر طلای بانک مرکزی تعریف میشد و بانکهای مرکزی در مقام عرضهکننده و متولی ذخایر طلا نقش عمدهای ایفا میکردند. اگرچه بعد از برتونوودز نظام پولی بیشتر کشورها از استاندارد طلا فاصله گرفت، اما همچنان طلا نقشی کلیدی در سبد داراییهای بانکهای مرکزی و مدیریت ذخایر بینالمللی دارد.
در ادبیات اقتصاد پولی و مالی، مداخله بانکهای مرکزی در بازارهای مختلف (ارز، طلا، بدهی و…) غالباً به منظور ثباتبخشی و کنترل تورم صورت میگیرد. در حوزه بازار طلا، مداخله میتواند در قالب خریدوفروش شمش، حراج سکه و حتی انتشار اوراق بهادار مبتنی بر طلا باشد.
اهداف اصلی بانک مرکزی از مداخله در بازار طلا عبارت است از:
- مدیریت انتظارات تورمی: طلا عموما به عنوان انتخاب امن در مقابل تورم شناخته میشود و هرگونه تغییر شدید در قیمت طلا، بر انتظارات تورمی اثرگذار است.
- حفظ ثبات بازار ارز: گاهی بانک مرکزی برای جلوگیری از نوسانات شدید ارزی و شکلگیری تقاضای سوداگرانه، اقدام به مدیریت مستقیم بازار طلا میکند.
- تنظیم نقدینگی و کنترل سفتهبازی: عرضه سکه و طلا میتواند تا حدی مانع از هجوم نقدینگی به سمت بازارهای موازی شود و جلوی فعالیت بیش از حد سفتهبازان را بگیرد.
سلف سکه به عنوان ابزار مداخله
پیشفروش سکه، ابزاری است که در ایران برای مدیریت نقدینگی و کنترل شوکهای قیمتی به کار میرود. در این سازوکار، بانک مرکزی یا بانکهای عامل مورد تأیید، تعهد میکنند در سررسید مشخصی مقدار معینی سکه را به خریدار تحویل دهند. این عمل از دید اقتصاد خرد نیز به توزیع ریسک قیمتی در یک دوره زمانی میانجامد و میتواند انتظارات تورمی را تعدیل کند.
روایتی از پیشفروشهای دهه ۱۳۹۰
یکی از مهمترین تجارب ایران در پیشفروش سکه، طرحهای سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ است. این طرح در مقاطع مختلف با سررسیدهای ۶ و ۱۲ ماهه ارائه شد و تعداد زیادی سکه (حدود ۸ میلیون قطعه) به بازار عرضه شد. ویژگی غلط مهم آن دوره، عدم محدودیت در تعداد سکههای قابل پیشخرید توسط هر فرد و قیمت نسبتا پایین پیشفروش بود که در نهایت موجب هجوم گسترده تقاضا شد و برخی از برآوردها نشان داد که بخشی از این سکهها به جای مصرفکنندگان نهایی، در دست دلالان و واسطهها متمرکز شد.
طرح جدید پیشفروش در بستر مرکز مبادله ارز و طلای ایران (سال ۱۴۰۳)
در طرح اخیر بانک مرکزی که در ایام اخیر و از طریق مرکز مبادله ارز و طلا آغاز شد، یک میلیون قطعه سکه با سررسیدهای چهار، شش و هشتماهه پیشفروش شد. تفاوت کلیدی این طرح با گذشته وجود دارد. در این طرح سقف خرید برای هر کد ملی وجود دارد، به طوری که هر فرد میتواند تنها تعداد محدودی (یک قطعه تمامسکه، دو قطعه نیمسکه و سه قطعه ربعسکه) سفارش دهد. این اقدام به منظور محدود کردن دخالت واسطهها و سفتهبازان طراحی شده است. همچنین زمینه برای دسترسی مصرفکنندگان نهایی ایجادشده است. با کنترل تعداد و ارائه بخشی از سکهها از طریق حراج در مرکز مبادله و سپس تحویل در شعب بانک ملی سراسر کشور، توزیع در سطح گسترده و بین شهری تضمین میشود. از سوی دیگر، طلای استفاده شده از منابع غیراستراتژیک تامین شده و طلای مورد نیاز از بازار داخلی (خرید از بخش خصوصی در حراج شمش) و همچنین از طریق واردات رسمی شمش به کشور تأمین شده است.
ابعاد و پیامدهای ایفای نقش فعال بانک مرکزی در بازار طلا
الف) تأثیر بر انتظارات تورمی: یکی از اهداف اصلی بانک مرکزی در مدیریت بازار طلا، کنترل انتظارات تورمی است. چنانچه عرضه طلا (سکه و شمش) به اندازه کافی در دسترس باشد، مصرفکنندگان و سرمایهگذاران اطمینان بیشتری به ثبات قیمتها پیدا خواهند کرد و کمتر به فعالیتهای سفتهبازانه روی میآورند. کاهش تلاطم قیمتی سکه و طلا نیز به جلوگیری از انتقال فشارهای تورمی به سایر بخشها کمک میکند.
ب) تأثیر بر نرخ ارز و بازارهای موازی: افزایش عرضه سکه و طلا میتواند بخشی از نقدینگی سرگردان را جذب کند و از فشار تقاضا بر بازار ارز بکاهد. در شرایطی که نگرانی از کاهش ارزش پول ملی وجود دارد، خریداران ممکن است میان گزینههای مختلف حفظ ارزش از جمله دلار، طلا، مسکن و...، دست به انتخاب بزنند. اگر بانک مرکزی از طریق پیشفروش سکه، اطمینان عرضه طلا را افزایش دهد، ممکن است بخشی از تقاضای سفتهبازی در بازار ارز تعدیل شود.
تأمین منابع طلا بدون استفاده از ذخایر استراتژیک
یکی از دغدغههای مهم در مداخله بانک مرکزی، حفظ ذخایر استراتژیک طلاست، زیرا این ذخایر پشتوانه و دارایی ارزشمند سیاستگذار پولی است. بنا به آمار اعلامشده، تاکنون حدود ۲.۲ تُن شمش از طریق حراجهای مرکز مبادله ایران توسط بانک مرکزی خریداری شده است. علاوه بر این، آمار رسمی گمرک حاکی از واردات بیش از ۸۱ تُن شمش طلا در ده ماهه سال ۱۴۰۳ است که رشدی بیش از ۳۰۰ درصد نسبت به دوره مشابه سال قبل نشان میدهد.
از منظر نظری، استفاده از طلای داخلی یا وارداتی (به جای ذخایر استراتژیک) موجب میشود ضمن تأمین نیاز مصرفکنندگان نهایی، داراییهای ارزی - طلایی بانک مرکزی حفظ شود و بدین ترتیب، قدرت مداخله در شرایط بحرانی و توان مقاومت در مقابل شوکهای خارجی برای بانک مرکزی محفوظ بماند. پیشفروش سکه از جنبه مدیریت نقدینگی نیز اهمیت دارد. زمانی که پیشفروش صورت میگیرد، متقاضیان بخشی از نقدینگی خود را در قالب پیشپرداخت سکه نزد بانک عامل بوده و ضمن کاهش سرعت گردش پول، میتواند تورم بالقوه را کنترل کند.
نظر شما